زندگی از هر چیزی قویتر است...

ساخت وبلاگ

✍️ا. سرودی

گاهی فکر میکنم که ایمان واقعی انسانها لزوما در سجده های طولانی شان نیست، ایمان واقعی شاید باور حضور خداوند در متن زندگی آشفته یک انسان باشد، آنجا که باید خدا را با چشم دل دید، درست در چنین شرایطی انسان با خود میگوید؛ بیخیال همه چیز، هر چه باداباد، باید خود را در آغوش او رها کنم،

به گمانم "ابراهیم بشارتی" دوست پاک طینت ما به فراست این را دریافته بود، سال گذشته در "پیر مصیب علی" او را دیدم خیلی نحیف و زار شده بود، با خود گفتم این هیولای لعنتی همین امروز و فرداست که او را از پا درآورد، تازه از بیمارستان آمده بود بعد از بارها شیمی درمانی و پرتو درمانی و مصرف انواع قرص ها و داروهای عجیب و غریب هر که باشد کم میآورد، خسته می شود، بیزار میشود، عوارض بعد از شیمی درمانی وحشتناک است، یک کیف کمری بسته بود، داخلش نه عینک ریبن بود نه ژل، نه کتیرا و نه پول زیادی، همه اش پر بود از انواع قرصها و داروهای خاص، ابراهیم اما جنسش با بقیه فرق داشت از همان کودکی اهل مسجد و نماز بود، نمازش سجده های طولانی نداشت اما به اندازه باورهایش مومن بود هم به خدا، هم به خلق خدا، یادم هست او را دلداری دادم و به او گفتم از عشق و ایمانی که در وجود تو هست برای مبارزه با دیو سرطان کمک بگیر، تنش خسته بود اما این بیماری مهلک نتوانسته بود برق امید را از چشمانش بدزدد، او هرگز از مرگ نترسید، ماند و خواست که بماند، مبارزه کرد و خوشگل هم پیروز شد.

 چند روز پیش او را در مراسم جشن عروسی دوستان دیدم، گوئی همه آن عروسی برای این برپا شده بود که ابراهیم آنجا باشد با همان طراوت سابق، چقدر هم خوب بود، چقدر نو شده بود، چقدر تازه، لذت بردم و خوشحال شدم، تعبیر زیبای "اوشو" یادم آمد، "زندگی صحنه مبارزه هست ما انسانها بدنیا میآئیم تا راههای مبارزه را یاد بگیریم" او روش مبارزه را یاد گرفته بود و به فاصله یکسال بر سخت ترین چالش زندگی اش پیروز شد، مبارزه او قویترین بیماری قرن ما را از پا درآورد، حالا یقین دارم که هیچ چیز نمیتواند به این آسانی ها ابراهیم را از پا درآورد، او قهرمان زندگی خودش هست،
دیگر بار عکسی به یادگار

 

مردم و مطالبه گری...
ما را در سایت مردم و مطالبه گری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ganjehr بازدید : 131 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:55